انتظار پویا(هل من ناصر لنصره مهدی قائم آل محمد؟)

هر که دلارآم دید از دلش آرام رفت ===چشم ندارد قرار هر که در این دام رفت

انتظار پویا(هل من ناصر لنصره مهدی قائم آل محمد؟)

هر که دلارآم دید از دلش آرام رفت ===چشم ندارد قرار هر که در این دام رفت

منافقین 2013


و لا الضالین....


سوگند میخورم این نوشته را صرفاً جهت دلسوزی برای اسلام مینویسم و هیچ غرض

شخصی در آن وجود ندارد

ان شاء الله



السلام علیک یا الصدیقه الطاهره


بخاطر مسائلی این نوشته بنده سراسر کنایه است


هر کسی اهل آن باشد متوجه آن میشود




اسلام و در کل جبهه حق از دو طرف همیشه ضربه خورده است


خارجی ها و داخلی ها و دسته دوم همیشه خطرناک تر بوده اند


اسلام بر روم و کسری ها و فرعونها پیروز شد ولی منافقین بودند که در بدنه سیستم نفوذ کردند


و تا حد خلیفه مسلمین خود را بالا کشیدند


این سطحی نگریست که اولی یا دومی را فقط افراد قدرت طلب بدانیم در حالی که این دو نفر بسیار شخصیت پیچیده تری داشتند


در انقلاب اسلامی مردم ایران نیز به همین منوال بود


پیروزی بر پهلوی ها میسر شد ولی نفوذی ها در بدنه وارد شدند و هنوز هم هستند


اما آن چیزی که مهم است این است که شاید سر شاخه ها افراد اجیر شده استکبار باشند ولی زیر دستان آنها با سوار شدن بر احساساتشان با این جریان همراه شده اند



شاید آن زیر دستی با استفاده از احساسات مذهبی با این جریان همراه شده باشد


توجه کنید گفتم احساسات یعنی بدون فکر و منطق




توجه کنید که دشمن هیچگاه مستقیم وارد عمل نمیشود


سازمان خائنین به خلق یعنی منافقین ابتدا خواست که از طریق شخص امام خمینی خود را با انقلاب همراه کند که تیرش به سنگ خورد

این به این معنی نیست که اگر امام خمینی شخصی را طرد نکردند(مثل بنی صدر خائن) پس امام آن رو نمیشناختند


« ... بعضی از این آقایانی که ادعای اسلامی می کنند آمدند در نجف. یکی شان بیست و چند روز آمد در یک جائی؛ من فرصت دادم به او تا حرف هایش را بزند؛ او به خیال خودش که می خواهد من را اغفال کند! مع الاسف از ایران هم بعضی از آقایان که تحت تأثیر آنها واقع شده بودند ـ خداوند رحمتشان کند ـ آنها را هم اغفال کرده بودند، آنها هم به من کاغذ سفارش نوشته بودند... که اینها «انّهم فتیة» ـ قضیة اصحاب کهف.

من گوش کردم به حرف های اینها که ببینم اینها چه می گویند. تمام حرف هاشان هم از قرآن بود و از نهج البلاغه... این آمده بود که من را بازی بدهد؛ من همراهی کنم با ایشان. من هیچ راجع به اینها حرف نزدم. همه اش را گوش کردم. فقط یک کلمه را که گفت « ما می خواهیم قیام مسلحانه بکنیم»، گفتم «نه، شما نمی توانید قیام مسلحانه بکنید؛ بیخود خودتان را به باد ندهید».

منبع: صحیفه ی امام ج 12: 446


به بعضی از نکات این دیدار منافقین در نجف با امام خمینی دقت کنید

1-منافق ادعای اسلام دارد

2-ولی فقیه به او فرصت عرض اندام میدهد(که نگویند فرصت ندادی و اگر میدادی میتوانستند خود را ثابت کنند)

3-منافق ولی فقیه را مانند خود کوته فکر فرض کرده بود و خواسته بود ایشان را گول بزند

4-عده ای از جامعه مذهبی حتی از مراجع با منافق ممکن است بسیار همراهی کند 

5-منافق برای اثبات خویش از مسائل پایه دین دم میزند

6-منافق شخص ولی فقیه را نمیخواد بلکه همراهیش را میخواهد(برای کار شخصی)

7-سکوت ولی فقیه در مقابل منافق به معنی تأیید وی نیست

8-منافق شخص خود سر-لج بازیست

9-امام اجازه ندادند نه اینکه دلشان سوخته باشد بلکه اجازه ایشان باعث میشد هر کشته از این افراد یک شهید محسوب شود

10-اگر کسی از اینها کشته شد تلف شده است




منافقین پس از اینکه از طرف امام تأییدیه نگرفتند بصورت سیستماتیک سعی در عضو گیری با همان شیوه ای کردند که با آن میخواستند امام خمینی را گول بزنند.

عده ای واقعاً گول این افراد را خوردند.

اما بزرگانی انحراف آنها را متوجه شدند.

تخریب این افراد شروع شد.

شخصیتی و فیزیکی

توجه کنید منظور من از این مقاله صرفا سازمان رجوی نیست

بلکه کلی تر است





....


صحبت زیاد است ولی بیشتر از این به دوستان زحمت خواندن مطالب را نمیدهم!!!


توجه کنید


تخریب مرجعیت


دو قطبی کردن نظام 


مقابل قرار دادن مهدویت در مقابل ولایت فقیه


ایجاد تفرقه در جامعه شیعی و کل جامعه مسلمانان


 در حال حاضر در دستور بعضی از افراد است


هر کسی که خواسته یا ناخواسته بخواهد به این جریان کمک کند 


در پازل نقشه استکبار قرار دارد


همراهی با این افراد فقط خیانت به انقلاب است


....


................



امیدوارم اهل کنایه متوجه صحبتهایم شده باشند



نظرات 2 + ارسال نظر
پاییز چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:07 ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

صفحه سوم سوره بقره
و سوره توبه که در ابتدا مشرکان و سپس منافقان را به روشنی برایمان شرح می دهد

آیه 56 توبه: آنان به خدا سوگند می خورند که از شما مومنانند...(سوگند دروغ آن هم به خدا)

آیه 64 توبه: منافقان از این بیم دارند که سوره ای از قرآن بر ضد آنان نازل شود و آنان را از آنچه در دل درد خبر دهد. به آنان بگو در نفاق خود بمانید و با این شیوه مومنان را به مسخره گیرید، قطعا خداوند آنچه را که از فاش شدنش بیم دارید آشکار خواهد کرد.

آیه 74 توبه: منافقان به خدا سوگند می خورند که سخنی کفرآمیز نگفته اند، در صورتیکه حتما آن را گفته و به طور جدی هم گفته اند...پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است، چرا که توبه آنان آمرزش گناهان و ورود به بهشت را به دنبال خواهد داشت، و اگر از توبه رویگردان شوند، خداوند در دنیا و اخرت به عذابی دردناک عذابشان خواهد کرد و در روی زمین هیچ سرپرست و یاوری که آنان را از عذاب رهایی دهد، نخواهند داشت.( واقعا اگر توبه نبود ما انسانها چه می کردیم...یا ارحم الراحمین)

آیه 84 توبه: و هرگز بر احدی از آنان که درگذشته است نماز مخوان و بر گورش به دعا نایست...
.
.
.
...اهدنا الصراط لمستقیم/صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الضالین

متشکرم

نقطه سر نقد چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:33 ب.ظ http://www.rahe-ma.blogfa.com

بزرگوارید ...
در پناه رب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد