بسم الله الرحمن الرحیم
از بیانات امام در دیدار با مردم قم
۱۳۸۸/۱۰/۱۹
یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عدهای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویهای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همهی وجود، با همهی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(۱) بله، یک عدهای دشمنی میکنند، یک عدهای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8599
بسم الله الرحمن الرحیم
کنار کشیدن در زمان فتنه نوعی کمک به فتنه
این را هم عرض بکنیم؛ بعضیها در فضای فتنه، این جملهی «کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»(۱) را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.
در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم - آثار صفین را نگاه کنید - مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروههای مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنهی عظیمی بود؛ یک عدهای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود؛ این طرف میرفت، آن طرف میرفت، برای گروههای مختلف سخنرانی میکرد - که اینها ضبط شده و همه در تاریخ هست - از آن طرف هم آن عدهای که «نفر من اصحاب عبد اللَّه بن مسعود ...» هستند، در روایت دارد که آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمؤمنین - یعنی قبول هم داشتند که امیرالمؤمنین است - انّا قد شککنا فی هذا القتال»؛(۲) ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال داخل نباشیم! خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ضرعی است که یُحلب؛ همان ظهری است که یُرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند. امیدواریم انشاءاللَّه خدای متعال ما را و شما را به آنچه میگوئیم، به آنچه نیت داریم، عامل کند؛ موفق کند.
۱۳۸۸/۰۷/۰۲
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
___________________________________________________________________________
۱ ) قصار ۱ :
قَالَ ( علیه السلام ) : کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ .
ترجمه:
آن حضرت فرمود: در فتنه همچون شتر بچه باش، او را نه پشتى است که سوارش شوند، و نه پستانى که شیرش دوشند
۲ ) شرح نهج البلاغة ، ابن ابی الحدید ج ۳ ص ۱۸۶ وقعة صفین ،نصر بن مزاحم ص ۱۱۵ بحارالأنوار ج ۳۲ ص ۴۰۶
« أتاه آخرون من أصحاب عبد الله بن مسعود منهم الربیع بن خثیم و هم یومئذ أربعمائة رجل فقالوا یا أمیر المؤمنین إنا قد شککنا فی هذا القتال على معرفتنا بفضلک و لا غناء بنا و لا بک و لا بالمسلمین عمن یقاتل العدو فولنا بعض هذه الثغور نکمن ثم نقاتل عن أهله فوجه علی ع بالربیع بن خثیم على ثغر الری فکان أول لواء عقده ع بالکوفة لواء الربیع بن خثیم.»
ترجمه:
عده ای دیگر از یاران عبد الله بن مسعود نیز که ربیع بن خثیم با آنان بود و آن روز چهار صد تن مىشدند نزد وى آمدند و گفتند: اى امیر مؤمنان، ما با وجود شناخت فضل و برترى تو، در این جنگ تردید داریم (به شک افتاده ایم)و نه ما و نه تو و نه دیگر مسلمانان هیچکدام از وجود افرادى که با دشمنان برون مرزى پیکار کنند بى نیاز نیستیم، پس ما را در برخى مرزها بگمار که آنجا کمین کنیم و در دفاع از مردم آن مناطق بجنگیم، پس على ربیع بن خثیم را به حدود رى فرستاد و نخستین پرچمى که امام در کوفه بست(برافراشت)، پرچم[مأموریت مرزدارى] ربیع بن خثیم بود.
http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=321&npt=9
======================================
نکته مهم اینکه فتنه اصلی هنوز شروه نشده و محتوای آن مذهبی و امام زمانیست
به اسم مذهب علیه مذهب لیکن اتفاقات اخیر در جهت تضعیف روحیه مردم و انقلاب است و کاربرد دیگری ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم
متن این کلیپ:
خدا ما را به انحراف نکشاند
شر شیطان و نفس را از ما دور بفرما
خدایا قسمت میدیم به عزت محمد و آل محمد عرض میشود در مخصوصاً آینده یه مقداری شاید مشکلات باشد سعی و کوششتون باشد از مقام رهبری جدا نباشید
خدا میداند عرض بشود اگر صحبت هایی شد حرف هایی شد بنده بین خودم و خدای خودم این را احساس کردم تذکر بدم از مقام رهبری جدا نشید خدا می داند اگر صدایی حرفی جایی شنیدید اعتنا نکنید
بینی و بین الله خودم این را احساس کردم از بعضی از بزرگان هم شنیدم به شما هم دارم نقل می کنم خدایا قسمت میدم به عزت محمد و آل محمد عرض بشود خیر و رحمت و برکتت را بر مملکت امام زمان نازل بفرما خدایا شر اشرار را به خودشان برگردان خدایا کسانی که خدمت به اسلام قرآن ولایت نظام میکنند مخصوصاً مقام رهبری در کنف ولی عصر مصون و محفوظشون بدار و صل الله علی محمد و آل محمد
بازخوانی فرمایشات امام خمینی و امام خامنه ای پیرامون اختلافات مسئولین
یک همچو ملتی که ما داریم به این صفا، به این خوبی که در همۀ قضایا پشتیبان دولتشان هستند، پشتیبان رئیس جمهورشان هستند، پشتیبان مجلسشان هستند، حیف است که این ملت را ما عواطفشان را جریحه دار کنیم و ما بنشینیم با هم مخالفت کنیم. نه خدا را خوش می آید از این و نه ملت را. ملت ناراحت است از این کار. روزنامه هایتان را جلویش را بگیرید. آقایان روزنامه هایی که به آنها مربوط است، جلویشان را بگیرند. این عذر نمیشود که ما روزنامه ها را نمیدانیم چه نوشته است. نخیر، این عذر نیست. باید روزنامه ها را ببینند چه نوشته. خودشان نمیرسند، خود آقایانی که مثلاً، در مجلس هستند یا آقایانی که در خارج مجلس هستند، نمیرسند بخوانند، یک کس دیگر را وادار کنند که روزنامه ها را بخوانند. روزنامه ها ببینند چه است. در روزنامه ها مشغول فتنه انگیزی هستند و مشغول این هستند که دولت را با رئیس جمهور، مجلس را با رئیس جمهور، رئیس جمهور را با مجلس مخالف کنند و این یک توطئه ای است که در روزنامه ها ایجاد شده است و باید خود آقایان جلویشان را بگیرند قبل از اینکه ملت جلویش را بگیرد، قبل از اینکه خود ملت بیاید و بی ملاحظه از کسی، تمام این روزنامه ها را خفه کند خودشان جلویش را بگیرند.
در مجلس هم آقایان با هم باشند، رفیق باشند. همه مسلمان هستیم. همه باید دوست با
هم باشیم. مسلمین «ید واحده» باید باشند. اینقدر در مجلس با هم اختلاف نداشته باشند، جهات شرعی را حفظ بکنند، جهات اخلاقی را حفظ بکنند. هی این به او بدگویی کند، او به این بدگویی کند، این اسباب ناراحتی مسلمانهاست. آقایان میگویند، مسلمانها میگویند، خوب ما خون بچه هایمان[را]داده ایم، یک قبرستان اینجا پر است از جوانهای ما، قبرستانهای شهرستان پر از جوانهای ماست که در راه این مملکت و در راه این اسلام اینها کشته شده اند. حالا که اینها کشته شده اند، آقایان آمده اند از خارج و از داخل، با هم نشسته اند دعوا میکنند. سر چه میراثی دعوا میکنید؟ میراث پدر کدامتان است؟ یک قدری آرام باشید. یک قدری توجه کنید به مسائل. هر وقت هر کدام صحبت[می]کنید به ضد دیگری نباشد که این خلاف آداب اسلام است، خلاف آداب مسلمین است، خلاف انسانیت است، خلاف مشی انبیا و مشی اولیاست. نکنید این کار را. یک قدری آرام باشید. یک قدری هوای نفس را کنار بگذارید، اشتهار را کنار بگذارید. تمام گرفتاریهای ما سر این هوای نفسی است که ما داریم. اعدا عدوّ انسان این نفْس انسان است که در بین جنبیه است. این اعدا عدوّ انسان است. یک قدری جلویش را بگیرید، یک قدر مهار کنید.
اتمام حجت با بنی صدر
اینکه من همیشه نصیحت می کنم به آقایان و می خواهم کاملا روی روش صحیح عمل بشود، روی قوانین عمل بشود و تخلف می شود و مع ذلک من نصیحت می کنم به آقایان این نه از باب این است که در ملت ما یک ضعفی پیدا شده و ملت ما دیگر به احکام اسلام اعتنایی ندارند من تا آنجایی که اخلاق اسلامی اقتضا می کند همه این ها را به آرامش دعوت خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم آن روز این طور نیست که باز بنشینم نصیحت کنم دست همه را قطع خواهم کرد. آن شخص هر که می خواهد باشد هر مقامی که می خواهد باشد قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می نشانم.
نصیحت به بنی صدر پس از فرارش از کشور
من الآن هم نصیحت میکنم آقای بنی صدر را به اینکه نبادا در دام این گرگهایی که در خارج کشور نشستند و کمین کردند بیفتید، و این آبرویی که از دست دادید بدتر بشود.
من علاقه دارم که تو بیشتر از این خودت را تباه نکنی. من علاقه دارم که همه اشخاصی که در این مملکت زندگی میکنند یک زندگی انسانی - الهی باشد. نبادا یک وقت در دام اشخاصی بیفتی که این ملت آنها را سر تا پا شناخته است؛ و آنها از تو پشتیبانی کنند و تو هم در دام آنها بیفتی؛ که هم دنیا به باد رفته است تا آخر، و هم آخرت. اگر نصیحتهای من را گوش کرده بودی، این مسائل پیش نمیآمد. لکن نگذاشتند؛ آنهایی که به تو اظهار علاقه میکردند آنها به اسلام علاقه نداشتند؛ و تو را کشاندند به جایی که تباه کردند، بیش از این خودت را تباه نکن؛ به دام این اشخاصی که مثل اژدها دهان باز کردهاند تا همه حیثیت تو را به باد فنا بدهند و ببلعند نیفت. چنانچه توبه کنی و برگردی و علاقه خودت را از این گروههای مفسد، فاسد، جنایتکار، سلب کنی، و در یک کناری بنشینی مشغول تصنیف و تألیف بشوی، صلاح تو است. اگر شما آن نصیحتی را که آن روز من با حال بیماری در بیمارستان به شما کردم گوش کرده بودید، امروز اینطور نبود و من نمیخواستم باشد؛ آن روز من [در] یکی از حرفها، که اساس همه گرفتاریهای بشر است، تنبه دادم که حُبُّ الدُّنیا رَأْسُ کُلِّ خَطیئَة (حدیث پیامبر) تمام خطاهایی که از ماها صادر میشود روی این حبّ نفس و جاه و مال و منال است؛ اگر این کلمه را گوش کرده بودید و هواهای نفسانی را زیر پا گذاشته بودید، اینطور نمیشد که همه گروهها، همه دوستان شما، از شما منفصل بشوند، الّا این گروههایی که میخواهند شما را آلت دست قرار بدهند و به مقاصد خودشان برسند. دوستهای درجه اول شما پشت بشما کردند.
گروههایی که با شما بودند و برای شما شعار میدادند پشت به شما کردند. و این دلیل این بود که شما قدرت سیاسی ندارید، بزرگتر دلیل این است که انسان یازده میلیون رأی را تباه کند! این گذشت و ناگوار گذشت، من نمیخواستم اینطور بشود. لکن باز برای هر کس، هر کار بکند، جای توبه هست. درِ توبه باز است. رحمت خدا واسع است. شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی بکن، خداوند میپذیرد تو را.
آبروی تو را اعاده میدهد. حیثیت تو را اعاده میدهد.
و شمایی که امروز هستید در مجلس و در صحنه، شما هم این نصیحت عاجزانه من را قبول کنید و یک پاروی نفسانیت بگذارید، و این گروههایی که ایران را میخواهند به تباهی بکشند، قیام مسلحانه بر ضد اسلام کردند، اینها را از خود برانید و از آنها تبّری کنید؛ و آنهایی که اسلام را برای حالا دیگر صحیح نمیدانند، آنها را هم از خودتان برانید و از آنها تبری کنید. جای توبه باز است. بزرگترین گناه این است که انسان طرفداری بکند از کسانی که به ضد اسلام قیام کردهاند، یا به ضد اسلام اعلامیه میدهند. من خیر شما را میخواهم. من حق خودم را بخشیدم به شما. هرچه بد گفتید بخشیدم. لکن خیر شما را میخواهم که از این خطاها که تا کنون شده است دست بردارید، و با ملت حسابتان را یکی کنید؛ و با این گروههای مختلفی که میخواهند از حیثیت شما برای خودشان کسب و جاهت کنند، و هرچه آنها کسب وجاهت کنند شما وجاهتتان را از دست میدهید، از اینها ببرید، و به اسلام، به همان چیزی که عقیده به آن دارید - لکن هوای نفس نمیگذارد - برگردید. و همه ما، همه ما، تعلیم پیدا بکنیم از این سربازهایی که در جبههها دارند جان خودشانرا فدا میکنند. آنها جان خودشان را برای اسلام و برای مصلحت کشور اسلامی فدا میکنند و ما سر خون آنها اینجا بنشینیم و با هم جنگ و ستیز کنیم! این در منطق اسلام از بزرگترین گناهان است و در منطق انسانیت از بزرگترین اموری است که قبیح است؛ چه قدر قبیح است که یک دستهای برای مصالح کشورشان، برای مصالح ما، بروند در جبههها و آن طورجانفشانی کنند و آنطور خون خودشان را بدهند و شب و روز خودشان را صرف در این عبادت بزرگ الهی بکنند، و من و شما اینجا بنشینیم و مقاله بنویسیم و روزنامه بنویسیم و به جان هم بیفتیم! چه قدر این مسئله قبیح است و چه قدر شرمآور است!
خداوند همه ما را از شرّ خودمان نجات بدهد خداوند همه ما را به راه راست خودش هدایت کند. خداوند کشور ما را از شرّ اجانب نجات بدهد.
نصیحت به احمدی نژاد و علی لاریجانی در باب آبروریزی یکشنبه سیاه
یک نکته هم راجع به مسائل داخلی کشورمان عرض کنم، که این هم مسئلهی مهمی است. قضیهای در مجلس پیش آمد؛ قضیهی بدی بود، قضیهی نامناسبی بود؛ هم ملت را ناراحت کرد، هم نخبگان را ناراحت کرد. بندهی حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر میکنم؛ هم به خاطر ناراحتی مردم، انسان احساس تأثر میکند. خب، رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهای در دادگاه، دو قوهی دیگر را متهم کرد؛ این کار بدی بود، این کار نامناسبی بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسی مردم است. یکی از حقوق اساسی مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگی کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد. اگر یک فردی متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّی اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهی نرفته، محاکمهای نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوهی قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایستهای برای نظام جمهوری اسلامی نیست. آن طرف قضیه هم، اصل این استیضاحی که در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استیضاح باید یک فایدهای داشته باشد. چند ماه به پایان کار دولت، استیضاح یک وزیر، آن هم باز با یک علت و دلیلی که مربوط به خود آن وزیر نیست، چه معنی دارد؟ چرا؟ این هم غلط بود. این هم که شنیدم در داخل مجلس کسانی حرفهای نامناسبی بر زبان آوردند، این هم غلط است. همهی این قضایا، قضایای نامتناسبی است با نظام جمهوری اسلامی؛ نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن، نه آن استیضاح. دفاعی هم که رئیس محترم قوه از خودش کرد، آن هم یک قدری زیادهروی بود؛ لزومی نداشت.
وقتی ما همه با هم برادریم، وقتی دشمن مشترک جلوی روی ما هست، وقتی توطئه را میبینیم، چه کار باید بکنیم؟ تا امروز مسئولین در مقابل توطئههای دشمن همیشه کنار هم ایستادهاند، حالا هم باید همین جور باشد، همیشه هم باید همین جور باشد.
من از مسئولان قوا و مسئولان کشور همیشه حمایت کردم؛ باز هم هر کسی که مسئولیتی بر دوش دارد، بنده از او حمایت میکنم، به او کمک میکنم؛ اما این کارها را نمیپسندیم؛ این کارها متناسب با تعهدها نیست؛ با سوگندهائی که خورده شده، مناسب نیست. این ملت عظیم را ببینند؛ شایستهی این ملت، رفتار دیگری است. امروز مسئولان باید همهی تلاششان را بکنند برای اینکه گرههای اقتصادی را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند. بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم که نقشهی دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشهی اقتصادی است. خب، میبینید که همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همهی نیرویشان را، همهی فکر و ذکرشان را متمرکز کنند بر روی سیاستهای درست اقتصادی. چند سال قبل از این، بنده دربارهی فساد اقتصادی، به رؤسای قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادی مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هی بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادی. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند.(سال 91)
توقع بنده از مسئولین این است که حالا که رفتار دشمن شدت پیدا کرده است، شما هم رفاقتهاتان را با هم شدت بدهید و بیشتر با هم باشید. تقوا، تقوا، تقوا، صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش، ملاحظهی مصالح کشور، متمرکز کردن همهی توان و نیرو برای حل مشکلات مردم و مشکلات کشور؛ این توقع ماست. امیدواریم انشاءاللّه این نصیحتِ خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولین محترم، بخصوص مسئولین بالا قرار بگیرد؛ به این مسئله پایبند باشند.
صوت زیر را گوش کنید (دانلود صوت)
بسم الله الرحمن الرحیم
چقدر سخت است طرف مقابلت کسی باشد که در اکثر مواضع درست عمل کرده (نه احمدی نژاد) و یک طرف هم مجموعه ای باشد که در مشکل دار بودنش شکی نیست
عدالت خواهی از پایه های فکری شیعه س ولی به چه صورت؟
سکوت ولی فقیه حکمتی دارد که خوارج آینده در برابر آن تاب نمی آورند!
حواسمون باشه برخی حرف ها ظاهرش قشنگه!
زبیر هم میخواست در آن زمان جلوی بی حرمتی را بگیرد و به خیال خودش انقلابی بود ولی سرنوشت خود را بد رقم زد................